زندگی زیباست

زندگی سراسر لذت است ، سخت نگیریم

زندگی زیباست

زندگی سراسر لذت است ، سخت نگیریم اکنون نیازمند نظرات خوبتان هستیم

مشکلات زندگی برای همه هست ، کم یا زیادش فرقی نداره ، با اندکی تغییر دیدگاه میتوان زندگی شادی برای خود ساخت ، بدون جنگ ، بدون دعوا ، بدون بحث
به دنیا آمده ایم زندگی کنیم نه آنکه زنده باشیم
زندگی زیباتر از آنی ست که فکرش را میکنید .
شما تغییر کنید ، زندگیتان هم بلافاصله تغییر میکند.

بایگانی
نویسندگان

آمار امید به زندگی

به عنوان سز آغاز مطالب بد نیست که نگاهی به آمار سازمان بهداشت جهانی بیاندازیم.

 این رده‌بندی به‌وسیله سازمان بهداشت جهانی و با یک پیش‌بینی تا سال ۲۰۹۹ تدوین شده است.

در این رده بندی نام کشور عزیزمان نیست ولی تصویر نشان دهنده آن است که امید به زندگی در ایران 67.5+ است .

متوسط این آمار 70+ است .

وضعیتمان نزدیک به نرمال است . اگر تلاشمان را بیشتر کنیم نرمال میشویم و اگر تلاشمان را کم کنیم از نرمال فاصله میگیریم

و امید به زندگیمان کمتر میشویم .

این یعنی آنکه زودتر پیر میشویم .

سنین جوانی کمتر میشود و کمتر از زندگی لذت میبریم .

بیاییم با اندکی تلاش بیشتر امید به زندگی مان را بیشتر کنیم .

آمار امید به زندگی

گام هفتم

امروز داستانی خواندم که به نظرم رسید میتواند مناسب هفتمین گام باشد

این داستان از این قرار است :

پادشاهی دید که خدمتکاری بسیار شاد است ، از او علت شاد بودنش را پرسید ،

خدمتکار گفت : قربان ، همسر و فرزندی دارم و غذایی برای خوردن و لباسی برای پوشیدن

و بدین سبب من راضی و شادم .

پادشاه موضوع را به وزیر اطلاع داد ، وزیر گفت : قربان ، چون او عضو گروه 99 نیست ، بدان جهت شاد است .

پادشاه پرسید گروه 99 دیگر چیست ؟

وزیر گفت : قربان ، یک کیسه برنج را با 99 سکه جلو خانه وی قرار دهید ، و چنین هم شد .

خدمتکار وقتی به خانه برگشت ، با دیدن کیسه و سکه بسیار شاد شد و شروع به شمردن کرد ،

99 سکه ؟؟؟؟

و بار ها شمرد و تعجب کرد که چرا 99 سکه و چرا 100 سکه نیست ، همه جا را زیر و رو کرد ولی اثری

از یک سکه دیگر نبود ، او ناراحت شد و تصمیم گرفت از فردا بیشتر کار کند که یک سکه طلای دیگر را پس انداز کند .

او از صبح تا شب سخت کار میکرد ، و دیگر خوشحال نبود ، وزیر هم که با پادشاه او را تحت نظر داشت ، گفت :

قربان ، او اکنون عضو گروه 99 است و اعضای این گروه کسانی هستند که زیاد دارند ولی شاد و راضی نیستند .

.

.

خوشبختی در سه جمله است :

1 : تجربه از دیروز

2 : استفاده از امروز

3 : امید به فردا

.

ولی ما با سه جمله دیگر آن را تباه میکنیم و آرامشمان را به ورطه نابودی میکشانیم :

1 : حسرت دیروز

2 : اتلاف امروز

3 : ترس از فردا

خدمتکارکیسه طلاوزیر

گام ششم

امروز به نظرم رسید که یکی از مهمترین عواملی که باعث میشود آرامش ما نابود شود ، دیدن نیمه خالی لیوان است .

کسانی بوده اند که با دیدن نیمه خالی و جنبه های منفی زندگی حتی به فکر خودکشی افتاده اند .

( همین مورد اهمیت این مساله را دوچندان میکند .)

همه پدیده های اطراف ما از نظر ما دارای 3 بعد هستند که میتوانیم به آن نظر کنیم

1 : بعد منفی

2 : بعد واقعی

3 : بعد مثبت

اگر انسان بد بینی باشیم تنها بعد منفی را میبینیم

اگر انسان واقع بینی باشیم بغد واقعی را نظر میکنیم

و اگر انسان خوش بینی باشیم به بعد مثبت پدیده ها نظر میکنیم.

تنها راه برای آنکه آرامش ما نابود نشود واقع بینی ست

و در ادامه راهی که باعث میشود آرامش ما ثبات پیدا کند مثبت اندیشی و خوش بینی ست .نیمه پر لیوان

آیا میدانید اولین قدم برای آنکه دروغ نگویید , چیست؟؟؟

ساده است ،

سکوت کنید .

اگر نمیتوانید دروغ نگویید , سکوت کنید . 

اگر نمیتوانید راست بگویید , سکوت کنید . 

همه ااوقات انسان ها در سراسر طول زندگی شان به 3 دسته تقسیم میشود ، 

لحظاتی که راست میگویند

لحظاتی که سکوت میکنند

لحظاتی که دروغ میگویند .

فراموش نکنیم که برای اثبات یک دروغ کوچک ، باید هزاران دروغ بزرگ بگوییم.

دروغ ارامش روح و روان و زندگی ما را نابود میکند .

گام پنجم

به نظر من پنجمین گام بهتر است که در مورد دروغ باشد .

در تعابیر از دروغ به عنوان مادر گناهان نام برده میشود .

لحظه ای فکر کنیم ، چرا دروغ ؟؟؟

آیا آنقدر اعتماد به نفس وعزت نفس نداریم که دورغ نگوییم ؟؟؟

دروغ یکی از عوامل اصلی بر هم زننده آرامش است ،

هم آرامش فرد دروغ گوینده و هم آرامش فرد دروغ شنونده .

دروعغگویی باعث سلب اعتماد دیگران به خود میشود و این ،

یعنی مرگ تدریجی زندگی اجتماعی ،

و این یعنی انزوا ،

قرص های آرام بخش ،

خواب های از سر اجبار ،

و ...

پس از آنکه فرد تحت تاثیر نفس اماره اش ، دروغ گفت ،

بلافاصله نفس لوامه( سرزنش گر ) فعال شده و شروع به سرزنش کردن میکند

و هم این هم موجب عدم احساس آرامش میشود .

یادمان نرود ؛  هر کس را میتوانیم فریب دهیم ؛ جز خودمان !!!

دروغ

گام چهارم

چهارمین گام برای آن که در زندگی مان آرامش داشته باشیم آن است که تاثیر پذیری خود را در مورد قضاوت های دیگران سامان دهی کنیم.

همه انسان ها توسط همه انسان های دیگر ، مورد قضاوت قرار میگیرند . شما چه بخواهید و چه نخواهید ، قضاوت خواهید شد.

هیچ گاه شما نمیتوانید کاملا مثبت و یا کاملا منفی مورد قضاوت قرار گیرید .

قضاوت دیگران و دیدگاه ما نسبت به این قضاوت ها دو لبه دارند ، هم میتوانند شما را نابود کنند و هم به کمال برساند .

همه چیز بستگی به دیدگاه ما نسبت به خود ، دیگران و اطرافمان دارد .

اگر دیدگاه نسبت به خودمان و اطرافمان مثبت باشد ، قضاوت های دیگران را هم (هر چند بد ) را به نوعی مثبت قلمداد میکنیم .

و بالعکس ، اگر دیدگاهمان به خودمان و اطرافیانمان منفی باید ، قضاوت های دیگران را هم (هر جند خوب ) را به نوعی منفی قلمداد میکنیم.

همیشه سعی که قضاوت دیگران را به نوعی پند و نقد تصور کنیم ، که نقد هر کس برای خودش محترم است ، نه آنکه قضاوت دیگران را

جبر عمومی تصور کنیم و خود را مجبور به انجام کاری کنیم که قضاوت منفی را به قضاوت مثبت تبدیل کند .

اگر قضاوت را جبر عمومی تصور کنیم ، به طور حتم ، آرامش زندگی مان نابود میشود و خود را به هر آب و آتشی میزنیم که مورد

قضاوت مثبت قرار گیریم ،

در حالی که این امر ، برای هیج کس و در هیج کجای دنیا ، تحقق نمیابد .

قضاوت های دیگران پند و اندرز تصور کنیم و آن را برای پیشرفت برنامه های خود به کار بندیم ، نه آنکه همه برنامه های خود را به خاطر

قضاوت های دیگران مختل کنیم.

                                                   قضاوت


حسادت

در گام سوم صحبتی درباره حسادت و تاثیر آن روی زندگی شد .

اینک میخواهم تعبیری دیگر درباره حسادت و تاثیر آن بر روی زندگی به کار ببرم.

حسد همانند آتشی ست زیر خاکستر ،

حسد همانند آتش است ،

آتش میسوزاند ،

پس حسادت هم میتواند بسوزاند ،

حسادت زندگی شما ، آرامش شما ، دلگرمی شما را میسوزاند .

حسادت تا زمانی که پنهان باشد همانند آتش زیر خاکستر است ولی همین که فضایی برای خودنمایی

پیدا کند به شما حمله ور خواهد شد و مانند هیولا آرامش شما را قورت میدهد .


توجه داشته باشم که اگر آرامش داشته باشیم ، میتوانیم به زندگی هم امید داشته باشیم .

گام سوم

سومین گام برای داشتن آرامش افزایش امید به زندگی

چیزی ست که امروزه بسیار گریبان گیر مردم ، علی الخصوص مردم شهر نشین شده است.

و آن چیزی نیست جز ، مقایسه

بیاییم هیچ گاه ظاهر زندگی دیگران را با باطن زندگی خود مقایسه نکنیم

فراموش نکنیم که آنچه از زندگی دیگران در جلو چشمان ماست تنها پوسته ای لایه های زندگی اوست

همه انسان ها سعی میکنند که به بهترین وجه در نظر مردم ظاهر شوند و مورد ستایش خلق قرار گیرند.

همه مردم میخواهند که بهتر از دیگری باشند و به نوعی دچار رقابت در زندگی هستند .

اگر این رقابت در قالب حسادت باشد ، کل آرامش زندگیمان را از آن خود میکند و سراسر حیاتمان را مختل میکند .

( تعریف عامیانه حسادت : شما چیزی دارید که من ندارم ، چون من ندارم ، پس ، شما هم نباید داشته باشید .)

در حسادت فرد تمام سعی خود را میکند که آنچه را که رقیبش دارد را نابود کند . تمام فکر و زندگی فرد حسود درگیر حسادت میشود و

و جالب اینجا ست که هیچ چیزی هم در این میان به دست نمی آورد.

اما اگر این رقابت در قالب غبطه باشد ، انسان در زندگی ش هدف گذاری میکند و با تلاش خود به آنچه که ندارد و دیگری دارد میرسد .

پس از آنکه فرد به آنچه که میخواست ، رسید ، به آرامشی وصف ناپذیر میرسد ،

و جالب اینجاست که فرد به آنچه که نداشت رسید و رقیبش هم آن را دارد .

در غبطه ذهن شما درگیر زندگی دیگران نمیشود و تنها برای زندگی خود تلاش میکند .

حسادت

شرحی برای تنبلی و بی حوصلگی

مهمترین عاملی که سبب میشود یک فرد بی حوصله و تنبل باشد ،

عدم هدف گذاری در زندگی روز مره اش است .

هدف گذاری مهمترین عامل برای انجام دادن هر کاری ست .

معمولا افراد تنبل قصد انجام هیچ کاری را نمیکنند و اگر احیانا قصد انجام کاری کنند آن را واگذار میکنند به فردا ، پس فردا و ...

در روایات متواتر آمده است که آن کس که امروزش با دیروزش فرقی نداشته باشد از مومنین نیست .

این مطلب به این معنا ست که هر انسان مومنی باید در زندگی ش هدف داشته باشد و آن را به سرانجام برساند .

بهترین راه کار برای رهایی از تنبلی این است که هر شب قبل از خواب ، لیستی از کار هایی را که در آینده میخواهید انجام دهید تهیه کنید .

این کار به تنهایی میتواند موتور فعالیت ما را روشن کند و ما را به حرکت وا دارد.

نماز به عنوان یک فعالیت روزمره که بر هر مومنی واجب است ، به تنهایی باعث میشود ، حواسمان به وقت باشد و گردش عقربه های ساعت را بهتر احساس کنیم .

افراد بی حوصله و تنبل حتی نماز خود را هم به ساعات پایانی شرعی وا میگذارند ، خواندن نماز اول وقت میتواند مانعی برای تنبلی باشد .

توصیه ای از حضرت امام صادق(ع) در خصوص بهره گیری از دنیا و آخرت

ایشان به فرزندان خود میفرماید :

از دو خصلت تنبلی و بی حوصلگی بپرهیز که این دو مانع بهره گیری تو از دنیا و آخرت میشوند ،

 سست نباش تا آنکه تو را میشناسد تحقیرت نکند .

منبع :

مفاتیح الحیاه ( آیت الله جوادی آملی)


 تنبلی و سستی و بی حوصلگی

در گام دوم گفتیم که برای رسیدم به آرامش و افزایش امید به زندگی باید چند سوال از خودتان بپرسید

و به خودتان پاسخ دهید .

در نهج البلاغه حضرت علی میفرماید :

آنچنان برای دنیا تلاش کن که گویا تا ابد زنده ای و هر روز آنچنان عبادت کن که گویا فردا خواهی مرد .

برای دادن پاسخ صحیح به سوال اول ایتدا باید بدانیم که هدف چیست ؟

در تعریف اصطلاحی هدف (هدف رسیدن از نقظه ای به نقطه دیگر است) در مقیاسی انسانی اسلامی ، هدف رسیدن از دنیا به آخرت

است . در تعابیر بسیاری دنیا به پلی برای رسیدن به آخرت تشبیه شده است . زندگی در دنیا کوتاه و دنی است و زندگی آخرت پایدار و جاودانه .

دنیا به هیچ وجه پست نیست و از آنجا که از مخلوقات خداوند است ، پس نمیتواند جای بدی باشد زیرا خداوند حکیم و دانا ست ، ولی اگر عیبی هم وجود داشته باشد ، از جانب انسان هاست که با عقل ناقص خود ذنیا را به آشوب کشیده اند .

در تعابیر دیگری از دنیا به مزرعه آخرت تشبیه شده ، ما برای کاشتن بذر در ابتدای هر چیزی به مزرعه نیاز داریم ، پس همانقدر که پرورش یافتن بذر برای ما اهمیت دارد یقینا مزرعه و نگهداری از بذر هم برای ما به همان اندازه اهمیت دارد .

بنابر مطالب بالا اگر ما با توجه به آخرت در دنیا زندگی کنیم و پل گذر خود را محکم بسازیم و یا به درستی از بذر خود مراقبت کنیم میتوانیم به امید زندگی جاودانه و سرشار از آرامش در دنیا زندگی کنیم .

به جرات میگویم که تنها راه برای رسیدن به آرامش برای انسان باور داشتن به خدا و معاد و زندگی جاودانه است .

هر انسانی در هر جای این کره خاکی دوست دارد که جاودانه باشد و در هر چیزی که به فکرش میرسد به کمال برسد ، پس هر انسانی با هر دینی میتواند به خدا و معاد فکر کند و آن را باور داشته باشد .